سیاهپوشی که منفی می‌شود

رسانه های گروهی با توجه به حال و هوای قصه این اکشن دلهره آور، آن را شبیه فیلم موفق دهه 80 میلادی «فراری» (با بازی هریسون فورد) معرفی کرده اند. شخصیت اصلی «شکارچی انسان» هم مثل کاراکتر محوری «فراری» مردی است که برایش پاپوش یک قتل دوخته شده و راهی زندان می شود. این مرد موفق به فرار از زندان می شود تا راهی برای اثبات بی گناهی اش پیدا کند. این در حالی است که همسر مرد مقتول برای پیدا کردن زنده یا مرده او، یک پاداش ده میلیون دلاری تعیین کرده است. این رقم بالا و قابل توجه، توجه شکارچیان انسان را به این موضوع جلب می کند و چندتای آنها به دنبال پیدا کردن شخصیت اصلی قصه می افتند.

فیلمنامه این اکشن جاده ای دلهره آور را ساشا پن نوشته و در آن، روحیات و حال و هوای یک متهم به قتل بررسی و واکاوی می شود. کمپانی پارامونت در رقابت با چند کمپانی بزرگ فیلمسازی دیگر توانست این فیلمنامه را به قیمت بالایی (که رقم دقیق آن اعلام نشده است) خریداری کند. شرکت فیلمسازی ویل اسمیت به نام آدر بروک اینترتیمنت هم در تولید فیلم، با کمپانی پارامونت همکاری خواهد کرد.

ویل اسمیت دلیل انتخاب «شکارچی انسان» را حال و هوای غیرمتعارف فیلمنامه و کاراکتر اصلی آن معرفی می کند و می گوید: «تا به حال در چنین نقشی بازی نکرده ام و تماشاگران چهره تازه ای از مرا مشاهده خواهند کرد.

شخصیت من در قصه فیلم یک ضدقهرمان اهل بوستون است که درگیر شرایط خاص و حادی می شود. او که مقبولیت چندانی در محل زندگی اش ندارد، ناگهان خود را در میانه یک ماجرای عجیب و غریب قتل می بیند. نقش هایی که تا قبل از این جلوی دوربین بازی کرده ام، حال و هوای کمدی، اکشن یا علمی تخیلی داشته اند، اما نقش تازه تفاوت های زیادی با آنها دارد. در «شکارچی انسان» من آن قهرمان اکشن همیشگی نیستم که راهی یک سری ماجراجویی هیجان انگیز شده و در پایان ماجرا، نیروهای منفی و خبیث را از بین برده و دنیا را از شر آنها نجات می دهد. احساس می کنم وقت آن رسیده است که نقش های تازه تری را تجربه کنم و وارد دنیایی شوم که تا به حال، ارتباط زیادی با آن نداشتم.»

تغییر رویه ویل اسمیت در شرایطی صورت می گیرد که او دیگر مثل یک دهه قبل، یک بازیگر پرخواستار نیست و موقعیت خوب گذشته اش را ندارد. منتقدان سینمایی هم تغییر رویه او را در همین رابطه ارزیابی کرده و می گویند او تلاش دارد با این کار، به احیای کارنامه بازیگری اش بپردازد. اسمیت در دهه 90 میلادی، بازیگر تعداد زیادی از فیلم های پرفروش سینما بود. روز استقلال، پسر های بد، غرب وحشی وحشی و مجموعه فیلم مردان سیاهپوش او فروش هایی بالا در سینماهای جهان داشتند و اسمیت را به بازیگری گران قیمت تبدیل کردند.

وی اولین بازیگر رنگین پوست تاریخ سینماست که توانست دستمزدهای 20 تا 30 میلیون دلاری برای فیلم هایش بگیرد، اما از نیمه دوم سده جدید فیلم های او فروش بالایی در جدول گیشه نمایش سینماها نکردند و وی چند سال هم فعالیت های هنری اش را کم کرد.

اسمیت در بازگشت دوباره اش نتوانست فیلم پرفروشی را به نام خود ثبت کند و اکشن علمی ـ تخیلی «پس از زمین» او در سال 2013 شکست فجیع تجاری خورد. در حالی که کمپانی کلمبیا 130 میلیون دلار هزینه صرف ساخت این فیلم کرد، فروش آن در آمریکای شمالی حدود 60 میلیون دلار شد.

با این اتفاق، تحلیلگران اقتصادی سینما از پایان کار بازیگر خبر دادند و گفتند او به آخر خط رسیده و بهتر است حرفه بازیگری را رها کند، اما اسمیت توجهی به این حرف ها نشان نداده و همچنان مشغول بازی در فیلم های جدید است. با این حال برخی تهیه کنندگان و کمپانی های فیلمسازی دور همکاری با او را خط کشیده اند. برای مثال کمپانی فوکس قرن بیستم ترجیح داده قسمت دوم اکشن علمی ـ تخیلی «روز استقلال» خود را بدون حضور اسمیت جلوی دوربین ببرد. چند سال قبل وی برای بازی در این فیلم، درخواست دستمزدی 35 میلیون دلاری کرد، اما این درخواست مورد قبول تهیه کنندگان فیلم قرار نگرفت.

اکنون دومین قسمت فیلم با حذف کاراکتر اسمیت از خط اصلی ماجراها، کاراکتر جوان تازه ای را به نبرد با موجودات بیگانه فضایی می فرستد. در قسمت اول فیلم، اسمیت در نقش خلبانی جسور ظاهر شد که به قلب سفینه بیگانه های فضایی مهاجم رفته و مقر فرماندهی آن را نابود می کند. فیلم سال 1996 با هزینه ای 75 میلیون دلاری تهیه شد و یک فروش شگفتی ساز 306 میلیون دلاری را در آمریکای شمالی تجربه کرد. قسمت های جدید پسرهای بد و مردان سیاهپوش هم حال و روزی شبیه روز استقلال دارند و تهیه کنندگانشان ترجیح می دهند با حذف اسمیت، بازیگر جوان تر و موفق تری را برای یکی از دو نقش اصلی آنها انتخاب کنند. همه اینها در حالی اتفاق می افتد که ویل اسمیت برای سال جاری میلادی دست کم سه فیلم سینمایی تازه را در مرحله نمایش و تولید دارد.

تازه ترین فیلم سینمایی او «تمرکز» هم چند هفته قبل روی پرده سینماها رفت. این کمدی اکشن جنایتکارانه به فروش متوسط 35 میلیون دلاری دست پیدا کرده است. پرسشی که هم اکنون از سوی اهل فن مطرح می شود، این است که هویت و نقش تازه ویل اسمیت روی پرده سینما می تواند به احیای دوباره وی کمک کند و تضمین کننده ماندگاری بیشتر او در عالم سینما باشد؟ این پرسشی است که گذر زمان، پاسخ لازم را به آن می دهد.

اسکرین اینترنشنال / مترجم: مهبد آستانی