شادی: ایران هزاران «شادی» دارد

دسته ها: اخبار

اولین پاروزنی بود که مدال طلای بازی‌های آسیا را به دست آورد؛ اولین پاروزنی بود که مدال جهانی قایقرانی را به دست آورد و… برای محسن شادی آینده روشنی را متصور و منتظر بودیم این قهرمانی را ادامه‌دارتر ببینیم، اما یک روز زود خبر رسید که محسن شادی دیگر نمی‌خواهد پارو بزند و از این پس دوست دارد به عنوان مربی در کنار تیم ملی فعالیت کند. شناسنامه محسن شادی می‌گوید او فقط 26 سال دارد. سنی که برای قهرمان دوران رسیدن به پختگی است نه خداحافظی… این سوال هنوز هم وجود دارد که چه شد قهرمان جوان قایقرانی ایران قید ادامه فعالیتش را می‌زند و به گفتن جمله خداحافظ می‌رسد؟ خود شادی این مساله را خیلی غیرطبیعی نمی‌داند و اعتقاد دارد که فقط یک دلیل برای وداع وجود دارد. محسن شادی می‌خواست در اوج از دنیای قهرمانی کنار بکشد و به همین دلیل خیلی آسان، سخت‌ترین تصمیم زندگی‌اش را گرفت. محسن شادی در این گفت‌وگو با ما از گذشته تا آینده صحبت کرد.

خیلی صریح و بدون مقدمه برویم سر این سوال که چه شد محسن شادی تصمیم گرفت از دنیای قهرمانی کنار بکشد؟

این تصمیم برای امروز و دیروز نبود. پس از مسابقات بازی‌های آسیایی اینچئون تصمیم گرفتم از دنیای قهرمانی کنار بکشم، ابتدا این تصمیم را در جمع دوستان مطرح کردم، بعد به فدراسیون اعلام کردم؛ اما فدراسیون با این تصمیم مخالف بود و به من گفتند بیشتر فکر کنم، شاید از این تصمیم منصرف شدم… آنها تا اردیبهشت فرصت دادند تا شاید در زمان شروع اردوهای تیم ملی من دوباره برگردم، اما تصمیم من جدی بود و می‌خواهم از این پس به عنوان مربی در کنار تیم ملی باشم و اگر بتوانم تجربیاتم را در اختیار نسل جدید بگذارم.

هنوز دلیل خداحافظی‌ات را نگفتی، چه شد که کنار کشیدی، قبول کن باور این ماجرا سخت است که یک قهرمان بیست و شش ساله که در آخرین مسابقاتی که شرکت کرده، مدال طلا آورده یک باره بگوید از این به بعد نیستم… .

هیچ دلیل عجیب و غریبی ندارد، یکی دو سال قبل به این نتیجه رسیده بودم که باید در اوج خداحافظی کنم. از نگاه من یک ورزشکار حرفه‌ای باید در شرایطی به ورزش ادامه دهد که تمام توانایی خود را بروز دهد. من هم می‌خواستم در بالاترین سطح از ورزش قهرمانی کنار بکشم، به هیچ وجه دوست نداشتم کسی دوران افت من را ببیند… .

یعنی نشانه‌هایی از این افت را احساس کردی؟

نه اتفاقا هنوز هم در آمادگی کامل هستم.

بگذار در مورد شایعاتی که در مورد خداحافظی تو وجود دارد، صحبت کنیم… یکی یکی جلو می‌رویم، اولین شایعه می‌گوید که تو مصدوم هستی و این آسیب‌دیدگی نمی‌گذارد، ورزش قهرمانی را ادامه بدهی… .

نه! این حرف نمی‌دانم از کجا آمده، من هر روز تمرین می‌کنم، بدنسازی می‌کنم، می‌دوم و کوچک‌ترین مشکلی ندارم. من فقط نمی‌خواهم ورزش قهرمانی را ادامه بدهم وگرنه از ورزش کردن که انصراف نداده‌ام.

شایعه بعدی این است که تو با مسئولان جدید فدراسیون مشکل داری… .

این حرف هم درست نیست! فدراسیون هر کاری کرد که من از تصمیمم منصرف شوم و به تیم ملی بازگردم. آنها به من اصرار می‌کردند به تیم ملی برگردم و برای المپیک ریو تلاش کنم.

در مورد مسائل مالی هم حرف و حدیث زیاد است، گفته می‌شود قهرمانی در سطح محسن شادی برای گذران زندگی مجبور شده به استخدام تربیت بدنی شهرش دربیاید و همین مسائل نمی‌گذارد خیلی روی تمرینات سخت رشته قایقرانی متمرکز شود… .

باور کنید وقتی این حرف‌ها را می‌شنوم، خنده‌ام می‌گیرد. من همیشه گفته‌ام که ما به خاطر پول ورزش نمی‌کنیم، من قهرمانی به دست می‌آورم که مردم کشورم را شاد کنم، همین که پرچم ایران بالا می‌رود، ارزشی دارد که با هیچ مبلغ و رقمی قابل مقایسه نیست. وضع مالی من هم بد نیست. نه این که ثروتمند باشم، اما دستم به دهانم می‌رسد و خودم را به گونه‌ای جمع و جور کرده‌ام که می‌توانم از پس مخارج برآیم. من استخدام دانشگاه علوم پزشکی استان آذربایجان غربی هستم… باور کنید مسائل مادی در تصمیم من موثر نبوده است.

عامل دیگری که در مورد خداحافظی تو شنیده می‌شود، این است که وزنت بالا رفته و در رقابت‌های سنگین وزن، درخشش رقابت‌های سبک وزن را نداری… .

این هم از آن حرف‌هاست. من چند سال گذشته را در سنگین وزن پارو زده‌ام و در این مدت یک بار قهرمان آسیا و یک بار قهرمان بازی‌های آسیایی شده‌ام، پس مطمئن باشید ارتباطی به افزایش وزنم ندارد.

هنوز متوجه نشدم چرا خداحافظی کردی… تو هنوز هم فرصت زیادی برای کسب مدال و افتخار داری و برای ورزش ایران یک سرمایه محسوب می‌شوی، ما بالاخره باید بدانیم چرا اینقدر راحت سرمایه‌ای مثل محسن شادی را از دست دادیم… .

این تصمیمی است که گرفته‌ام و هیچ داستان پشت پرده‌ای هم ندارد. خودم این تصمیم را گرفتم و می‌خواهم به آن پایبند باشم.

آیا امکان دارد پشیمان شوی و دوباره به دنیای قهرمانی بازگردی؟

بعید می‌دانم برگردم یعنی احتمالش نزدیک به صفر است. دوران شیرین قهرمانی تمام شد و از این پس با کمک فدراسیون می‌خواهم دنیای مربیگری را تجربه کنم.

از دوران شیرین قهرمانی بگو، چه خاطره‌ای پررنگ‌تر در ذهنت باقی‌مانده؟

همه دوران قهرمانی پر از خاطره است و لبریز از خاطرات شیرین. شما تصور کنید من هشت سال قبل، از صفر این رشته را در طرح استعدادیابی شروع کردم. این که یک ورزش را از ابتدایش شروع کنی و در عرض هشت سال، شش مدال قهرمانی در جهان و آسیا به دست بیاوری، همه خاطره است. من دو بار سهمیه المپیک را به دست آوردم، هم در المپیک لندن حضور داشتم و هم در المپیک چین… برای یک ورزشکار همه اینها یک خاطره است و همه آن روزهایی که روی سکو رفتم برایم ماندگار است.

با رفتن تو از سهمیه ایران قایقرانی در المپیک کم نمی‌شود.

اگر خوب کار کنیم اتفاقی نمی‌افتد. عاقل حبیبیان با این‌که در سبک وزن پارو می‌زند می‌تواند در سنگین وزن سهمیه بگیرد. او شرایط خوبی دارد. در بحث کسب سهمیه مشکلی نداریم. او بعد از من بهترین است و می‌تواند موفق شود.

حالا که حرف از خداحافظی است، دلت برای این روزها تنگ نمی‌شود؟

صددرصد تنگ می‌شود، من هشت سال با قایقرانی زندگی کرده‌ام و نمی‌توانم به یک باره از این رشته کنار بکشم. خوشبختانه قرار است در کنار بچه‌ها به عنوان مربی کار کنم و همین مساله می‌تواند به من آرامش بدهد. همین که در تمرینات پارو بزنم از دلتنگی‌هایم کم خواهد شد.

از دوران قهرمانی چه یادگاری‌هایی برایت بیشتر ارزش دارد؟

بیشتر خاطره است تا یادگاری… البته عکس‌ها و مدال‌هایم را در خانه آویزان کرده‌ام و هر وقت آنها را می‌بینیم کلی لذت می‌برم.

گفتی می‌خواهی مربی شوی، آیا الگوی خاصی هم برای مربیگری در ذهن داری؟

خوشبختانه من در دوران قهرمانی‌ام با دو مربی خوب خارجی کار کرده و از آنها چیزهای زیادی یاد گرفته‌ام. روزی که در کلاس استعدادیابی شرکت کردم و از بین 1200 نفر در میان 6 نفر نهایی قرار گرفتم، یک مربی خوب رومانیایی به نام جیووانی سرمربی تیم ما بود. با جیووانی فقط سه ماه کار کردیم و به مسابقات قهرمانی آسیا در سال 2007 رفتیم. بعد از آقای جیووانی، از اواخر سال 2008 هم آقای لیو چینی مربی ما شد. قایقرانی ایران با برنامه‌ریزی‌های آقای لیو به اوج رسید. او یک مربی فوق‌العاده است. من خیلی خوش شانسم که قرار است در شروع مربیگری در کنار او قرار بگیرم و هنوز هم یاد بگیرم.

غیر از مربیگری برنامه دیگری هم در ذهن داری؟

من تصمیم گرفتم با فدراسیون هماهنگ کنم تا علاوه بر این که کنار بچه‌های تیم ملی باشم، به آقای لیو کمک کنم تا برنامه‌هایش را پیش ببریم. آقای لیو مربی من بوده و او را خوب می‌شناسم و دوست دارم با بچه‌ها به موفقیت تیم ملی کمک کنم. البته یک طرح هم خودم دارم و می‌خواهم با فدراسیون صحبت کنم. اگر فدراسیون قبول کند، می‌خواهم در زمینه استعدادیابی فعالیت کنم. باید آینده قایقرانی را ساخت، استعدادهای زیادی هستند که منتظرند کشف شوند و به افتخار برسند.

فکر می‌کنی استعداد‌هایی در ایران باشند که بتوانند جای محسن شادی را پر کنند؟

صددرصد! هزار محسن شادی و بهتر از محسن شادی وجود دارند که هنوز رو نشده‌اند. باید سیستمی را بنیان بگذاریم که آنها را کشف کنیم و قایقرانی ایران باز هم بتواند مدال بیاورد و برای ایران افتخارآفرینی کند. ورزش قایقرانی در بین جوانان نسبت به سایر رشته‌ها ناشناخته باقی مانده و مورد توجه قرار نمی‌گیرد. در صورتی که اگر سرمایه‌گذاری‌های لازم برای استعدادیابی در این رشته انجام شود نتایج بسیار خوبی حاصل شده و این ورزش پیشرفت خواهد کرد.

این استعدادها در شهر خودت یعنی نقده هم وجود دارند؟

نقده یک شهر با جمعیتی حدود 150 هزار نفر است، اما به نسبت جمعیت یکی از قهرمان‌خیزترین شهر‌های ایران است. با توجه به طبیعت، قهرمانان زیادی را در کوهنوردی، کبدی، کشتی، قایقرانی و… به کشور معرفی کرده است. من از سال 86 وارد اردوی تیم ملی شدم، طی این مدت از شهرستان نقده 8 نفر به اردوی تیم ملی راه یافتند که همین موضوع باعث شد این شهرستان به قطب قایقرانی کشور تبدیل شود. امکانات خاصی برای قایقرانی در آذربایجان غربی فراهم نشده و یکی از بزرگ‌ترین مشکلات این رشته شاید با رسیدگی بیشتر مسئولان حل شده و باعث ترقی و پیشرفت این رشته ورزشی در سطح استان شود. اردوها با توجه به شرایط معقول سد حسنلو و سد شهر چای در این مکان‌ها برگزار شده و به طور کلی به لحاظ تمرینی منطقه مناسبی محسوب می‌شود.

در چه رشته‌ای تحصیل می‌کنی؟

دانشجوی رشته تربیت بدنی هستم.

آیا به ریاست فدراسیون قایقرانی فکر می‌کنی؟

حالا که تازه ورزش قهرمانی را کنار گذاشته‌ام، باید ببینم در آینده چه پیش می‌آید.

افشین خماند ‌/‌ دبیر گروه ورزش

اخبار