بزنگاه حساس مربیان ایرانی

دسته ها: اخبار

گویا از این تقسیم‌بندی گریزی نیست و همواره چرخه اقبال میان مربیان بومی و خارجی در حال حرکت است، فارغ از هر نوع نگاه نمی‌توان انکار کرد که این روزها مربیان خارجی متاع محبوب روز هستند و در میان جامعه ما آمدن برانکو ایوانکوویچ و ماندن کارلوس کی‌روش خبر بهتری ارزیابی می‌شود. در این میان مربیان ایرانی به شکل غیرارادی به اصطلاح کمپینی در مقابل این حجم از توجه به‌مربیان خارجی تشکیل داده‌اند و در فحوای کلام آنها مقابله با این موج مشهود است.

جای خوشحالی است که مربیان ایرانی متوجه این موج شده‌اند و مقابل آن واکنش نشان داده‌اند اما این واکنش تا زمانی که در همین چارچوب لفظی باقی بماند و تمام تلاش در تخریب خلاصه می‌شود، هیچ گامی به جلو برای مربیان ایرانی برداشته نمی‌شود. اکنون زمان انتقاد از خود است. مربیانی ایرانی فوتبال باید این پرسش مهم و کلیدی را از خود بپرسند که چه شد جهتگیری جامعه به اینجا رسید.

نمی‌شود از کنار این واقعیت به‌راحتی گذشت که در فاصله میان جام‌جهانی 2006 تا دوران کی‌روش، حضور مربیان خارجی در فوتبال ایران چه در سطح ملی و چه درسطح باشگاهی به حداقل خود رسیده بود و در این زمان خیلی از مربیان با پشتوانه محبوبیت نظیر علی دایی، امیر قلعه‌نویی و افشین قطبی روی نیمکت تیم ملی نشستند. در باشگاه‌ها هم به طور نسبی اکثریت با مربیان داخلی بود. حال در این بازه زمانی چه مسائلی پیش آمد، چه حرف‌هایی زده شد و چه مجادلاتی صورت گرفت که مربی ایرانی دیگر محبوبیت گذشته را ندارد، موضوعی قابل اعتناست.

مربیان ایرانی برای یک بار هم شده باید به ارزیابی خود بپردازند و فاصله خود را با فوتبال روز جهان بسنجند، شاید در این نوع برخورد با ماجرا باشد که شاهد هوای تازه‌ای در فوتبال ایران باشیم، هوای تازه‌ای که می‌تواند با نسل جدیدی از مربیان ما خود را نشان دهد؛ صحبت از نسل منصوریان و گل محمدی است.

افشین خماند – دبیر گروه ورزش

اخبار